سخنان احمدی نژاد در مقر سازمان ملل متحد بسیار ناامید کننده بود؛ خصوصا برای کسانی که با وجود همه موانع، همچنان به بازگشت رژیم جمهوری اسلامی بر سر میز مذاکره و دستیابی به یک توافق ضمنی با جامعه جهانی خوشبین بودند. درست در شرایطی که دولت های غربی، بویژه ایالات متحده امریکا باز هم از دولت ایران دعوت کردند که به از سرگیری مذاکرات پاسخ مثبت دهد و حتی سخن از بهبود روابط با جمهوری اسلامی – در صورت تغییر رفتار آن رژیم – به میان آوردند، احمدی نژاد با سخنان شرورانه اش نشان داد که رژیم حاکم بر ایران اساسا به دنبال هیچ توافق و دوستی با جامعه جهانی نیست. زیرا ماهیت این رژیم با آشتی و دوستی بیگانه است. جمهوری اسلامی بقای خود را در جنجال آفرینی و بحران سازی می بیند.
سخنان احمدی نژاد پیام مهمی برای دولت های غربی داشت. دروغ های بی شرمانه او – از پرونده سکینه محمدی آشتیانی گرفته تا فاجعه 11 سپتامبر و از زندانیان سیاسی گرفته تا آزادی مطبوعات – همه و همه تنها نمایانگر یک حقیقت بود و آن اینکه جهان با رژیمی سر و کار دارد که برای رفتارهای نابخردانه خود هیچ حد و مرزی نمی شناسد. رژیمی که در طول یک سال اخیر بارها از اجرای تعهدات بین المللی خود سر باز زده و جامعه جهانی را به سخره گرفته است. از پرونده هسته ای که یک بار – آن هم بدلیل شرایط سیاسی داخل ایران و فشارهای شدیدی که رژیم متحمل گردیده بود – به سر میز مذاکره آمد و حتی از توافق با کشورهای غربی سخن گفت، اما پس از چندی به راحتی زیر قولش زد و توافق قبلی را نامعتبر شمرد؛ چندی بعد باز هم از مذاکره و توافق خبر داد، اما یک بار از شرایط تحویل اورانیوم غنی شده ایراد گرفت و بار دیگر از کشور ثالثی که قرار بود این غنی سازی در آنجا صورت گیرد. در اجلاس جهانی حقوق بشر سازمان ملل، آن طور بی شرمانه دروغ گفت و به جهانیان دهن کجی کرد. آزادی در ایران را نزدیک به 100 درصد خواند و از نقض حقوق بشر در امریکا و کانادا انتقاد کرد! کم نیست بی شرمی ها و دروغ پردازی های دولتمردان جمهوری اسلامی که در یک نوشتار که چه عرض کنم در صد نوشتار نیز نگنجد.
در این نوشتار هدف ما پرداختن به یاوه های نمایندگان دولت اسلامی نیست که دیگر دروغگویی و وقاحت این جماعت بر خواجه شیراز هم پوشیده نمانده است. هدف ما تنها یادآوری برخی از رفتارهای ناشایست این رژیم است که شوربختانه هیچ برخورد قاطعی را در جامعه بین الملل برنیانگیخت.
در طول یک سال و نیم اخیر و پس از شکل گیری جنبش آزادیخواهانه ملت ایران، دولت های غربی هیچ حرکت مؤثری در حمایت از این جنبش و برخورد با اَعمال غیرمسئولانه و سرکوبگرانه جمهوری اسلامی از خود نشان ندادند، به جز ابراز نگرانی های شفاهی و صدور بیانیه های بی اثر که اندک تأثیری در تنبه رژیم و تغییر رفتار آن نداشته است. اگر هم تشدید تحریم های اقتصادی بر رژیم جمهوری اسلامی تصویب و اِعمال گردید، نه بدلیل سرکوب ها و جنایات درون مرزهای ایران، که تنها بدلیل فعالیت های مشکوک هسته ای رژیم بود. همان طور که اگر امروز جمهوری اسلامی دست از خیره سری بر می داشت و شرایط غرب برای ادامه فعالیت های هسته ای اش را می پذیرفت، چه بسا همه این دولت ها چشم بر روی جنایات رژیم می بستند و از همان ابراز نگرانی های شفاهی هم امتناع می ورزیدند. شرایطی که آزادیخواهان ایران پیشتر – در دهه های 80 و 90 میلادی – نیز تجربه کردند و نتیجه آن ترور دهها فرزند آگاه و مبارز این آب و خاک بود. از بختیارها و فرخزادها و قاسملوها و... در خارج از مرزها تا فروهرها و مختاری ها و پوینده ها و... در داخل ایران که جملگی قربانی دو دهه ترور و وحشت رژیم اسلامی در سطح جهان و سکوت و انفعال دولت های غربی در برابر این توحش بی مانند گردیدند.
امروز روی سخن ما با دولتمردان غربی است. همه کسانی که هنوز هم در شعارهایشان بر حقوق بشر و آزادی بیان بیش از هر چیز ارج می نهند، اما گاه این ارزش های متعالی را قربانی بده و بستان های پشت پرده با دیکتاتورها و زورگویان عالم می سازند. روی سخن ما با دولتمردانی است که از ماجراجویی ها و فتنه انگیزی های رهبران جمهوری اسلامی به تنگ آمده اند و در پی راه حلی عملی برای حل این مسئله – برخورد مؤثر با رژیم اسلامی – هستند.
آقایان! خانم ها! آیا زمان آن فرا نرسیده که با ملت ایران سخن بگویید؟ آیا وقت آن نرسیده که برای یک بار هم که شده بجای دولتمردان دروغگوی جمهوری اسلامی، مردم آزادیخواه ایران را مخاطب خود قرار دهید؟ رژیم ایران در یک قدمی دستیابی به بمب اتمی است. در درون مرزهایش سرکوب و جنایت را به بالاترین حد ممکن رسانده است. اعدام، شکنجه، تجاوز، آدم ربایی،... راهکارهای قرون وسطایی این رژیم در مقابله با آزادیخواهان و دگراندیشان ایرانی است.
با این رژیم چه باید کرد؟ آیا باز هم باید با آغوش باز در انتظار بازگشت جمهوری اسلامی بر سر میز مذاکرات بود؟ یا یک بار برای همیشه درسی به رهبران این رژیم داد که عبرتی باشد برای هم قماشان دیکتاتورشان در کره شمالی و زیمبابوه و ونزوئلا و...؟
حرف ما این است: تحریم سیاسی به مراتب مؤثرتر از تحریم اقتصادی است. ما با هرگونه اقدام نظامی مخالفیم. ما از دولت های غربی انتظار کمک های مالی و نظامی نداریم. حداقل در شرایط فعلی تمرکز بر گزینه نظامی جز تقویت رژیم و توجیه رفتارهای نابخردانه اش سود دیگری ندارد. بهترین راه، تحریم سیاسی است. گزینه ای که تقریبا تمام گروههای مخالف جمهوری اسلامی – از جناح مخالف دولت در داخل ایران گرفته تا گروههای اپوزیسیون خارج از کشور – بر سر آن اجماع دارند. بارها از زبان فعالان سیاسی و مدنی ایران شنیده ایم که از لزوم تعریف محدودیت های سیاسی برای رژیم در عرصه بین المللی سخن گفته اند. شاهزاده رضا پهلوی بارها از دولت های غربی درخواست کرده تا به نشانه اعتراض به سیاست های سرکوبگرانه جمهوری اسلامی، سفیران و نمایندگان خود را از ایران فرا خوانند. خانم شیرین عبادی بارها از لزوم تعقیب قضایی نمایندگان جنایتکار رژیم در کشورهای اروپایی سخن گفته و بسیاری از فعالان حقوق بشر خواستار تشکیل دادگاهی صالحه برای رسیدگی به ابعاد سی و یک سال جنایت و سرکوب در ایران و محاکمه عاملان و آمران این جنایت ها گردیده اند.
بهترین راه همین است. نه از تحریم اقتصادی طرفی می توان بست و نه از حمله نظامی. گزینه اول نتیجه ای کوتاه مدت ندارد و چه بسا زمانی به بار نشیند که رژیم اسلامی به بمب اتم دست یافته باشد. گزینه دوم نیز جز افزایش تنش و آشوب در منطقه خاورمیانه – که در حال حاضر به قدر کافی آشوب زده و بی سامان هست – سود دیگری نخواهد داشت. بهترین راه، برخورد سیاسی با این رژیم بی قانون است. فشردن دست های آلوده به خون افتخاری ندارد. حصول توافق با رژیمی که به دروغگویی و بدقولی شهره گشته، تضمینی برای حفظ امنیت آینده جهان ایجاد نخواهد کرد.
این حرف ماست. این حرف ملت آزادیخواه ایران است. ملتی که با دست های خالی پنجه در پنجه گرگ ها افکنده است. این بار با ملت ایران سخن بگویید!
۵ نظر:
مگر می توانیم ادعای گفتگو داشته باشیم، به مدت سی و اندی سال است تنها شعار، تنها استراتژی دولتمردان آخوندمان شده"مرگ بر آمریکا"،
سلام دوست خوبم
با افتخار لینک شما را بین دوستان سبز اندیش خود قرار دادم خوشحال می شوم من را نیز بین دوستان آزاد اندیش خود قرار دهی
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم.
سلام دوست سبزم.لطفا لینک رو اصلاح کن(عدد 8 بذار).سبز باشی.
درود بزرگمهر
به نظر من سیاستمداران خارجی گروهیشون به ویژه انگلیس ها و روس ها و عرب ها و ترک ها به دلایل مختلف نمیخوان ایران یک کشور آزاد با یک حکومت ملی (فارغ از قالب و نوع حکومت) باشه. یک گروهیشون چون استعمارگران قدیمی هستند و از بغل جمهوری اسلامی هم کلی به جیب زدن و گروه دیگشون یعنی عرب ها و ترک ها چون بودن تبدیل شدن ایران به یک کشور آزاد و مستقل بر خلاف منافع داخل خودشون میبینن.
سیاستمداران آمریکایی به نظر شخصی من و بر طبق شواهد و قرائن تاریخی انسانهای ساده لوحی هستن و زود و راحت گول میخورن و حتی بر خلاف انگلیسی ها و روسها منافع بلند مدت کشورشون رو هم نمیتونن درست تشخیص بدهند.
پیروز باشی. پاینده ایران
سلام
آپم
ارسال یک نظر