۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۵, شنبه

نگاهی به بازداشت چند ساعته علیرضا شیرازی (مدیر سایت بلاگفا): ابهام ها و پرسش ها



روز پنجشنبه 23 اردیبهشت ماه، چند سایت اینترنتی خبر از بازداشت علیرضا شیرازی، مدیر سایت بلاگفا دادند. هرچند این بازداشت تنها چند ساعت به طول انجامید و ساعاتی بعد خود این شخص در وبلاگ شخصی خویش خبر از آزادی موقتش با تعیین قرار وثیقه داد. طبیعتاً شنیدن چنین خبری، آن هم در شرایط فعلی جامعه ایران، تازگی ندارد. پیش از این هم بارها شاهد برخوردهای قهرآمیز رژیم جمهوری اسلامی با فعالان اینترنتی و وبلاگ نویسان بوده ایم و تلخ ترین مورد این برخوردها بازداشت و زندانی شدن امیدرضا میرصیافی بود که تنها به دلیل درج مطلبی در وبلاگ خود بازداشت شد و در زندان تحت شکنجه قرار گرفت و به طرز مشکوکی جان سپرد.

اما از آنجایی که تعدادی از دوستان بدون شناخت و اطلاع کافی از ماهیت سایت بلاگفا و مدیریت حاکم بر آن، اقدام به انعکاس گسترده خبر بازداشت این فرد کردند، لازم دانستم بعنوان یک وبلاگ نویس که بیش از سه سال در سایت بلاگفا وبلاگ نویسی کرده ام، نوشتاری در این باب به روی کاغذ آورم.

نخست، مهمترین پرسشی که با خواندن خبر بازداشت این فرد و آزادی فوری وی در ذهن من نقش بست، چگونگی بررسی پرونده وی بود. واقعا جای تعجب است که در یک نیمروز برای این فرد، حکم بازداشت صادر می شود، وی را دستگیر می کنند، به دادسرا می برند، تفهیم اتهام می شود، ادله خود را بیان می کند، قرار وثیقه صادر می گردد و آقای مدیر از زندان آزاد می شوند! همه این اتفاقات در کمتر از چند ساعت رخ می دهد! حال آنکه در مورد سایرین، روزها و گاه هفته ها طول می کشد تا خانواده و نزدیکان بدانند که دلبندشان در کدام زندان بسر می برد و ماهها به طول می انجامد تا فرد تفهیم اتهام شود و بداند جرمش چیست؟! چه برسد به تعیین قرار وثیقه و آزادی از زندان!

همین موضوع به اندازه کافی سئوال برانگیز هست و ما را نسبت به اصل موضوع و نیت پشت پرده آن مردد می سازد. اما بد نیست قدری هم به عملکرد مدیریت بلاگفا در طول چند سال اخیر بپردازیم. زمانی که شروع به وبلاگ نویسی کردم، سایت بلاگفا یکی از محبوب ترین و معروف ترین سایت های فارسی زبان ارائه خدمات به وبلاگ نویسان بود. سهولت کار با بلاگفا و افزایش روزافزون کاربران این سایت سبب شد که ما هم بی توجه به مشکلات احتمالی بعدی راهی این سایت شویم و وبلاگ شخصی خود را با استفاده از سرویس بلاگفا راه اندازی کنیم. در ابتدا مشکل ما تنها با فیلترینگ رژیم بود و زحمت راه اندازی وبلاگ جدید و تغییر آدرس وبلاگ و اطلاع رسانی به دوستانی که مطالب وبلاگ ما را دنبال می کردند؛ اما تقریبا از یک سال و نیم پیش مشکل اصلی ما آغاز شد. هر روز شایعاتی در فضای مجازی منتشر می شد، مبنی بر اینکه مدیران بلاگفا اطلاعات خصوصی کاربران خود را به مقامات اطلاعاتی رژیم می دهند و بعضی از وبلاگ های سیاسی و به اصطلاح ضدرژیم تحت کنترل اطلاعاتی آقایان قرار دارند. این شایعات زمانی رنگ واقعیت به خود گرفت که مدیریت بلاگفا قوانین جدیدی برای وبلاگ نویسی در این سایت وضع کرد. قوانینی عجیب و گاه احمقانه! بعنوان مثال در یکی از بندهای دستورالعمل جدید مدیریت بلاگفا آمده بود هر وبلاگی که در قسمت پیوندها(لینک ها)ی خود یک سایت یا وبلاگ فیلتر شده داشته باشد، از طرف مدیریت بلاگفا بدلیل نقض قوانین سایت، مسدود خواهد شد! یکی از مصادیق جرم، از دید مدیریت بلاگفا، توهین به امام خامنه ای و مقامات جمهوری اسلامی بود و بسیاری از قوانین دیگر که در عرض چند ماه اثرات خود را بر جای گذاشت و در مدت زمان بسیار کوتاهی صدها وبلاگ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... با اتهامات واهی مسدود و وبلاگ نویسان از دسترسی به وبلاگ خود منع شدند؛ یعنی به یک باره حاصل زحمت صدها وبلاگ نویس (که عمر وبلاگ نویسی برخی از آنها به 4 یا 5 سال و گاه بیشتر می رسید) بر باد رفت و چه بسیار نوشته های ارزشمندی که با همین قوانین احمقانه و خوش خدمتی های بی حد و مرز مدیریت سایت بلاگفا از میان رفت. رفتار مغرضانه مدیریت بلاگفا به همه ما ثابت کرد شایعاتی که مدتها دهان به دهان می چرخید عاری از حقیقت نبود و آقای علیرضا شیرازی برای حفظ موقعیت خود حاضر بود دست به هر کاری بزند.

پس طبیعی است که امروز هم به صحت ماجرای بازداشت مدیر سایت بلاگفا با شک و تردید بنگریم. هرچند نمی توان فراموش کرد که پیشتر افراد دیگری هم همین خوش خدمتی ها را برای رژیم کردند و امروز در زندان بسر می برند. هنوز سرنوشت حسین درخشان را فراموش نکرده ایم. بسیار بودند کسانی که توبه نامه نوشتند، آدم فروشی کردند، در رسانه های رژیم به دوستان و نزدیکان خود بد و بیراه گفتند و هر چه رژیم خواست و هر چه رژیم گفت، کردند اما هرگز از دایره غیرخودی ها به حلقه خودی ها راه نیافتند و در روزهای بحرانی همین بوقلمون صفتان نخستین گروهی بودند که رژیم سپر بلای خویش ساخت و از آنان بعنوان طعمه های تبلیغاتی خود در جنگ نرم! سود جست.

توصیه ما به علیرضا شیرازی این است: خوش خدمتی برای رژیمی که خود در سراشیبی سقوط افتاده است، عاقبت خوشی نخواهد داشت. ای کاش از آن محبوبیتی که سایت بلاگفا داشت، در جهت مثبت استفاده می کردی. اطلاعات کاربران سایت را به مقامات اطلاعاتی رژیم نمی فروختی و خیانت در امانت نمی کردی. ای کاش آن قدر شهامت داشتی که هر روز به ساز آقایان نرقصی و شرافت خود را به پشیزی نفروشی. امیدواریم قدری در رفتار و اعمال خود بیندیشی و بدانی که دیر یا زود نوبت خودت هم خواهد رسید. شاید امروز رژیم از بازداشت نمایشی تو بعنوان یک ترفند در جذب دوباره عده ای وبلاگ نویس ساده اندیش به بلاگفا استفاده کند، اما روزی خواهد رسید که دیگر نمایشی در کار نخواهد بود. روزی خواهد رسید که قرعه به نام تو خواهد افتاد و امیدوارم تا آن روز قدری شرافت و اعتبار برایت باقی مانده باشد تا عده ای از علیرضا شیرازی به نیکی یاد کنند و برای آزادی اش بکوشند.


پاینده ایران

بزرگمهر


۵ نظر:

Mohsen گفت...

درود
پس خوب شد از بلاگفا کشیدم بیرون !!!

ارشک گفت...

روند تاریخنگاری در ایران پس از انقلاب: بررسی چهار كتاب مهم که به ترتيب زمان چاپشان، موضع تندتری عليه مصدق و جبهه ملی اتخاذ ميكنند تا جاييكه در آخري، مصدق يك فراماسون معرفی ميشود!
دست و پا زدن روحانیت شیعه برای مشروعیت بخشی به دستگاه خود در ایران، در دوران پس از رضا شاه و در زمان دولت مصدق، و از سوی دیگر موضع غالب روشنفکران ایرانی، در یک دوراهی تاریخی، در تقابل با "شیوه های کهن زندگی"...
در وبلاگ "جنبشهای ملی" منتظرتان هستیم

ارشک گفت...

مرسی از اطلاع رسانی. من هم به هرکی میخواد وبلاگ بسازه میگم از همون اول خودش رو راحت کنه و تو بلاگ اسپات بسازه. خودم مدتهاست میخوام از بلاگفا اسباب کشی کنم. ولی به محیطش عادت کردم و سخته برام

نوشین گفت...

این علیرضا شیرازی با وجود اینکه 31 ساله هست قدری از سنش بزرگتر نشون میده شاید از بس وبلاگ نویس آزاری کرده اینجور موهای سرش ریخته و کم پشت شده مغز های متفکر بخصوص آزار رسان زودتر پیر میشوند

مسعود گفت...

درود بزرگمهر

من هم خیلی این خبر رو با اون شدتی که اینها گفتند باور نکردم. عقیده شخصیم اینه که تنها در حد یک زهر چشم گرفتن و ترسوندنش بوده.

من خودم حدود یک سال هشت یا نه ماه پیش بود که از بلاگفا اومدم بیرون و خوشبختانه تونستم تمام نوشته هام رو تو بلاگر کپی پیست کردم ولی چند نفر رو میشناسم که دو تاشون حتی نه به سیاست و نه به دین کاری داشتن و روزنوشته هاشون رو منتشر میکردن و وبلاگشون حذف شده.

به طور کلی سرویس های فارسی زبان تحت کنترل شدید رژیم هستند و مدیران خود سرویس ها هم در این راه همکاری دارند.

پیروز باشی. پاینده ایران