چیزی کمتر از سه روز دیگر به سالگرد کودتای انتخاباتی 22 خرداد باقی مانده است. بسیاری از احزاب و گروههای سیاسی اعلام کرده اند که در این روز تظاهراتی برگزار خواهند کرد. برخی از گروهها و شخصیت های سیاسی از وزارت کشور درخواست مجوز راهپیمایی کرده اند که به احتمال بسیار زیاد با این درخواست مانند گذشته مخالفت خواهد شد. اما در روزهای اخیر بحث هایی پیرامون چگونگی برگزاری تظاهرات روز 22 خرداد مطرح شده است که به اعتقاد من نتیجه ای جز تکرار اشتباهات تاکتیکی 22 بهمن 88 نخواهد داشت. در حال حاضر دو دیدگاه درباره چگونگی برگزاری تظاهرات روز شنبه 22 خرداد وجود دارد: عده ای معتقدند که حتی در صورت عدم صدور مجوز راهپیمایی از سوی وزارت کشور – که بسیار محتمل به نظر می رسد – باید تظاهرات را در همان مسیر تعیین شده میدان امام حسین تا آزادی و بصورت متمرکز برگزار کرد؛ اما گروهی دیگر اعتقاد دارند که در صورت عدم صدور مجوز می بایست تظاهرات این روز را بصورت پراکنده و در محلات و مناطق مختلف شهر برگزار نمود. دیدگاه دوم در روزهای اخیر چند بار از سوی شخصیت هایی چون دکتر محسن سازگارا در رسانه های خارج از کشور مطرح گردید. ایشان ضمن ارائه این دیدگاه، اشاره ای هم به تشکیل کمیته ای تحت عنوان کمیته مقاومت داشت، کمیته ای که هیچکس از ماهیت و محتوای آن کوچکترین اطلاعی ندارد، جز آقایان سازگارا و نوری زاده! گذشته از ابهاماتی که در مورد ماهیت و توانایی چنین کمیته ای در سازماندهی تظاهرات مردمی در مناطق مختلف تهران و دیگر شهرهای ایران وجود دارد (اگر اساساً چنین کمیته ای وجود خارجی داشته باشد) این نظریه دارای ایرادات بزرگی است که نتیجه ای بهتر از نظریه «اسب تروا»ی آقایان در روز 22 بهمن نخواهد داشت:
1- همانطور که اشاره کردم، اساساً نسبت به وجود چنین کمیته ای تردید دارم. و به فرض وجود این کمیته، امکانات و توانایی های آن را در حد و اندازه ای نمی بینم که بتواند تجمعات سازمان یافته ای در مناطق مختلف تهران و شهرستان ها برگزار کند. تنها نمونه نسبتاً موفق این شکل از تظاهرات، مراسم چهارشنبه سوری بود که اصولاً پدیده ای کاملاً متفاوت است و با آنچه که در روز 22 خرداد در پی آن هستیم قابل قیاس نیست. اگرچه چهارشنبه سوری اخیر بدلیل شرایط حاکم بر جامعه ایران بار سیاسی نیز به همراه داشت، اما چهارشنبه سوری همواره در سالیان گذشته هم با کم و کیفی مشابه برگزار شده بود و نمی توان آن را در چارچوب قواعد سیاسی تعریف و تبیین کرد. یقیناً اگر مسایل سیاسی یک سال اخیر هم نبود، باز هم مراسم چهارشنبه سوری در مناطق و محلات مختلف تهران و شهرستان ها برگزار می شد.
2- مگر در یک محله یا منطقه خاص چه تعداد از مردم می توانند تجمع کرده و تظاهراتی را شکل دهند؟ 500 نفر؟ 1000 نفر؟ 2000 نفر؟ بر خلاف نظر دوستانی که می گویند تظاهرات پراکنده کار را برای نیروهای سرکوبگر دشوارتر خواهد کرد، معتقدم سرکوب کردن تظاهرات کوچک و پراکنده برای رژیم بسیار آسان تر از یک تظاهرات گسترده و متمرکز است و ضربه بزرگ تری به جنبش خواهد زد. زیرا رژیم اسلامی با استفاده از امکانات گسترده و نیروهای نظامی و امنیتی خود برای چنین روزی کاملاً مهیاست. این نیروها از مدتها پیش سازماندهی شده اند و کاملاً با برنامه در مناطق مختلف تهران و دیگر شهرهای مهم کشور که امکان شکل گیری تظاهرات در آنها بیشتر است (نظیر اصفهان، شیراز، مشهد و...) مستقر خواهند شد. نقش پایگاه های سپاه و بسیج، مساجد و جاسوس خانه های رژیم در سازماندهی سرکوب ها را نباید نادیده گرفت. رژیم در تمام مناطق مهم تهران و دیگر شهرها چنین مراکز و پایگاه هایی دارد و مطمئناً برای این روز حساب همه احتمالات را کرده است.
3- در نخستین روزهای تیرماه 88 تظاهرات پراکنده بسیاری در سطح تهران شکل گرفت. میرداماد، هفت تیر، نارمک و... شاهد چنین تظاهراتی بود که به آسانی سرکوب شد و حتی در برخی از موارد با خشونت بی حد و حساب مزدوران رژیم شاهد کشته و زخمی شدن برخی از هم میهنان مان نیز بودیم. اما این حوادث بازتاب چندانی در رسانه ها نداشت. در حالیکه یک تظاهرات گسترده و متمرکز – مانند آنچه که در روز 25 خرداد یا 30 خرداد سال گذشته دیدیم – نه تنها بازتاب وسیعی در سطح رسانه ها خواهد داشت و ضربه روحی دیگری بر کودتاچیان و اربابان شان وارد خواهد کرد، بلکه هرگونه رفتار خشونت آمیز احتمالی عوامل سرکوبگر را نیز در سطح وسیع انعکاس خواهد داد و موجب محکومیت بیشتر رژیم در محافل بین المللی خواهد شد. حتی اگر عوامل سرکوبگر بخواهند با رفتارهای وحشیانه و ایجاد موانع جلوی تجمع مردم را بگیرند، باز هم میزان تأثیرگذاری چنین حرکتی به مراتب بیشتر از ایجاد تجمعات کوچک و محلی در چند منطقه شهر است. نمونه هایی از تلاش رژیم در ممانعت از تجمع مردم در یک منطقه خاص را پیشتر در تظاهرات روز 13 آبان و همچنین روز عاشورا شاهد بودیم. بررسی حوادث این دو روز خاص نشان می دهد که تظاهرات گسترده مردم و استیصال مزدوران سرکوبگر در برابر سیل خروشان مردم معترض، دستاوردهای ارزشمندی نظیر ریزش هرچه بیشتر نیروهای سرکوبگر رژیم و بی آبروتر شدن دولت کودتا در عرصه بین المللی را در پی داشت.
4- اساساً برگزاری یک تظاهرات متمرکز مانع از سردرگم شدن مردم خواهد شد. بعنوان مثال همه مردم در هر جای تهران و حومه تهران که باشند، می دانند که روز شنبه 22 خردادماه، تظاهراتی از میدان امام حسین تا آزادی برگزار خواهد شد. پس هرکس که قصد شرکت در این تظاهرات را داشته باشد تکلیف خود را می داند و از لحاظ روانی هم اطمینان خاطر بیشتری خواهد داشت، زیرا می داند که در صورت شرکت در تظاهرات تنها نخواهد بود و حداقل چند هزار نفر دیگر هم خواهند آمد.
این مسائل شاید به ظاهر جزئی و پیش پا افتاده به نظر بیاید، اما از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. توجه به همین نکات کوچک می تواند نقش تعیین کننده ای در افزایش میزان مشارکت مردم در یک حرکت جمعی و پیروزی آن داشته باشد. شوربختانه در رأس رهبری جنبش سبز به نوعی سردرگمی و عدم قاطعیت بر می خوریم که خود تاکنون بزرگترین ضربه را به جنبش وارد کرده است. عده ای از فعالان سیاسی خارج از کشور نیز گاه در مقام سخنگو یا بلندگوی جنبش ظاهر شده و نسخه هایی برای مردم می پیچند که نمونه بارز آن افتضاح 22 بهمن بود! تا امروز که کمتر از سه روز به 22 خردادماه باقی مانده، هنوز تصمیم قاطعی برای تظاهرات روز شنبه از سوی فعالان جنبش سبز اتخاذ نشده و اصلاح طلبان همچنان خوشبینانه و ساده انگارانه دل به دریافت مجوز از وزارت کشور بسته اند و این پرسش را در ذهن بسیاری از مردم ایجاد کرده اند که اگر این دولت، دولت کودتاست و نامشروع، پس چگونه برای برگزاری تظاهرات از وزارت کشور همین دولت درخواست مجوز کرده اند؟ انسان عاقل هرگز یک راه خطا را دو بار نمی پیماید، چه برسد به چند بار!
۴ نظر:
من فكر ميكنم كه تجمعات و تظاهرات منسجم خيلي بهتر نتيجه ميده تا تظاهرات پراكنده.
درود دوست من
به امید پیروزی و نابودی مزدوران
پیروز باشی
آراسپ عزیز باید همان کاری را مردم بکنند که در سال 57 بر سر شاه کردند یعنی همگی رفتند در خیابانها هر روزو هر روز بدون وقفه تا رژیم فلج شد
( منتها شاه همانطور که همه میدانیم اینطور با مردم خونین بار مقابله نمیکرد در نتیجه مردم ترسی از کشته شدن مثل این روزها نداشتند) در روزهای بخصوص در خیابان رفتن آنهم در تعداد چندهزار نفری و حتی ملیونی فایده ندارد باید عام به خیابانها بروند و هر روز ادامه دهند مثل همان زمان اصلا" بگویم وقتی کسی بخواهد کسی را بیندازد خودش میداند چه بکند و انقدر می ایستد و پافشاری میکند تا کار تمام شود مثل مردم آن کشوری که در سرما چادر زدند و حتی شبها به خانه شان نرفتند تا دولت را توانستند سرنگون کنند ما هم باید همین کار را بکنیم
درود من بر شما
نشاني تازه تارنگار من
http://yekmihanparast.wordpress.com
ارسال یک نظر